پنجشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۰

رضا براهنی عضو رده بالای پان ترکیزم تبریز

 
رضا براهنی عضو رده بالای پان ترکیزم تبریز، در اوایل انقلاب مبلغ 350.000 دلار از تند روهای دست راستی ترکیه برای تشکیل و اشاعه ی تجزیه  ی  آذربایچان و همانطور برای تبلیغات ضد زبان فارسی  دریافت کرد. اودر سال 1358 با 4 دوست نزدیک خود در تبریز خانه ای  را اجاره کردند و دستگاه کپی و کتابهای ضد ایرانی به زبان روسی و ترکی را به فارسی ترجمه و در شب نامه ها یشان به خورد جوانان غیور تبریز دادند و ذهن آنها را به ضدیت به فارس و عرب و کرد و بلوچ ترغیب کردند. این ذهنیت ضد ایرانی آقای براهنی در داستان ها و مقاله ها و مصاحبه های ایشان هم سایه افکنده تا جایی که دانشگاهیان و فرهیختگان تبریزی را هم شاکی و عصبانی کرده است.
حال چرا این پیرمرد که در صدای امریکا مدعی شده بود معلمش او را مجبور می کرد تخته سیاه بلیسد تا جریمه فارسی حرف نزدنش باشد، این گونه آبروی و عصمت خود را به راحتی به حراج می گذارد.
پرویز ثابتی مقام امنیتی زمان شاه، در خاطراتش می نویسد، از طرف نیویورک تایمز آمده بودند در خصوص وضعیت حقوق بشر. خبرنگار به من گفت نویسنده ای به اسم براهنی به ما گفته است در ساواک من را از پنکته سقفی آویزان کرده بودند و در حالی که می چرخید از پایین به من تجاوز می کردند!
ثابتی در برنامه افق صدای امریکا یکبار دیگر به این موضوع اشاره کرده است.
شما قضاوت کنید که این براهنی چقدر می تواند متوهم و دیوانه باشد که چنین دروغی را در خصوص خودش شایع سازد. اصلا چنین وضعیتی که ایشان توصیف می کنند، ممکن و شدنی است؟
می دانیم که براهنی یکی از نخستین کسانی بود که اروتیسم را وارد داستان نویسی ایرانی کرد. ایشان از اول هم توهمات جنسی زیادی داشتندو ظاهرا داستان پنکه هم یکی از توهمات ایشان است. همانطور که زبان مادری و قضیه تخته لیسی اش تهمی بیش نیست.
ولی آقای براهنی آبرو چیز خوبی است و از هر دارای ارزشمندتر. شما آبروی خودتان را با دست خودتان برده اید. فساد اخلاقی و جنسی شما به ویژه در کلاس های داستان نویسی و نرد عشق پیری باختن با شاگردان دختر آن هم به آن اوضاعی که خود بهتر می دانید، ادعای مورد تجاور قرار گرفتن توسط ساواک و... و دهها بیماری جنسی دیگر که می توان در داستان های شما یافت آبرویی برای شما نگذاشته است. اعتبار کاذبی هم که به عنوان داستان نویس بدست آورده بودید، در چند سال گذشته شدیدا افت کرده است. امروز خواننده ها و هواداران شما تنها عده ای معدود بوزقورد یا کرم خاکستری هستند که خودتان به وجود آورده اید و بهتر است تا آخر عمر بدانها اکتفا کنید.
مطمئن باشید با دروغ بافی هایتان بعدها قضاوت خوبی در خصوص شما نخواهد شد.  هیچ انسانی از ساختن دروغ به جایگاهی نرسید آقای براهنی! عقده های کودکی و فشار پدر و پسرهای بزرگتر محله و مورد تجاوز قرار گرفتن در اوان نوجوانی و همانطور خود کم بینی به لحاظ زبان ترکی و ندانستن زبان فارسی...شما را بر آن داشت تا بر عکس عمل کنید و زبان فارسی را با لج یاد بگیرید و اما همیشه در پس ذهنتان منتظر انتقام از این زبان فارسی باشید. اما زبان فارسی که توانست از روی عرب رد بشود و توانست از روی نعش عثمانی رد بشود، تو دیگر عددی نیستی ..!